پژمان:موقعیت عجیبی است، وقتی آدم از بین دو جور مرگ یکی را انتخاب کند. آدمها، بیچارههای حیوانکی، طاقت سوختن ندارند، پس خودشان را میسپرند به شتاب جاذبه زمین که شاید
امیدکی در این
سقوط آزاد باشد. که شاید زنده بمانند؛ شبیه این فیلمها که آدمهای خوب با بازو روی سقف ماشین و سطلهای زباله فرود میآیند، خودشان را میتکانند و زندگی را از سر میگیرند. فیلمها، فیلمهای لعنتی. توی فیلمها آتشنشانها بهموقع رسیدهاند و آب،
از آتش قویتر است و هیچ زنی - مادری، از پشت میز اتو و چرخ خیاطی خودش ر
ا به آسفالت سرد شهر نمیدوزد.
ادامه مطلب ...